سطر هفتم

سطر هفتم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

سرخپوستان از تکرارِ‌ هجاها و کلمات برای ساختنِ‌ صفات عالی استفاده می‌کنند. در زبان‌های بومی و لااقل در گواتمالا،‌ هیچ صفتِ‌ عالی‌ای وجود ندارد. آن‌ها با گفتنِ «سفید،‌ سفید،‌ سفید» مرادشان «بسیار سفید» یا «بغایت سفید» است. همچنان‌که هجاها را نیز تکرار می‌کنند،‌ مثلا در مورد دل‌فریب می‌گویند: «دل،‌ دل،‌ فریب»،‌ تا تاکید بیشتری را برساند.

 

 

مهم‌ترین چیز برای من خیالپردازی است ـ«آن سلیطه‌ی پرده‌نشینِ‌ خانگی». آری تخیل،‌ و خوش‌آهنگی.

 

+ از مصاحبه‌ی ریتا گیبرت،‌ میگل آنخل آستوریاس. هفت‌صدا،‌ ترجمه‌ی نازی عظیما

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۴۰
لیلی

.

از میان سبک‌شناسانی که کوشیده‌اند بین سبک و روانِ نویسنده ارتباط برقرار کنند از همه نامبردارتر لئو اسپیترز است که در وین تربیت شده بود و تحت تاثیرِ‌ یافته‌های نوین فروید در روانکاوی بود. روشِ او در سبک‌شناسی به دایره‌ی واژه‌شناختی یا فقه‌اللغوی Philological Circle معروف است. در این روش نخست باید اثری را خواند و خواند تا مجذوبِ آن شد و با فضای کلی آن انس گرفت. در این صورت ممکن است یک یا چند مختصه‌ی سبکی تکرارشونده‌ی آن (Recurrent stylistic idiosyncrasies) بر سبک‌شناس رخ نماید. او خود در این مورد واژه‌ی Click را به کار می‌برد: مختصه‌ی سبکی در ذهن جرقه می‌زند. در مرحله‌ی دوم باید به دنبالِ‌ توضیح و تفسیرِ‌ روانشناسانه‌ی این مختصاتِ‌ تکرارشوند رفت و در یافتنِ‌ ارتباط بین آن‌ها و جان و خرد نویسنده،‌ مجاهده کرد. در مرحله‌ی سوم که مرحله‌ی نهایی است باید برای تایید و تاکیدِ یافته و نظرِ خود،‌ دوباره از مرکز به سطحِ اثر بازگشت و مختصات و شواهد و مدارک دیگری را باز جست.

 

+ داستان یک روح ـ دکتر سیروس شمیسا

۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۳۹
لیلی