سطر هفتم

سطر هفتم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

جایی خوانده بودم ملاقات‎هایی که تقدیر جلوی راه آدم می‎گذارد بسیار محدودند. این همان موقعیت‎ها و همان چهره‎های قبل‎اند که دوباره برمی‎گردند، درست مثل قطعه‎های شیشه‎ای و رنگارنگ کالیدوسکوپ که با بازی انعکاس نور سبب می‎شود تصور کنیم شکل‎های ترکیبی می‎توانند تا بی‎نهایت عوض شوند. ولی این شکل‎های ترکیبی محدودند. بله، حتما این مطلب را جایی خوانده بودم.

...

پاریس شهر بزرگی‎ است، ولی فکر می‎کنم بشود یک نفر را چندبار دید، آن هم در جاهایی که سخت‎تر به‎نظر می‎رسد: توی مترو، بلوارها... یک، دو، سه‎بار. انگار تقدیر ـ یا تصادف ـ سماجت می‎کند و می‎خواهد ملاقاتی ترتیب دهد و زندگی‎تان را سمت مسیر تازه‎ای هدایت کند؛ ولی معمولا شما به این ندا جواب نمی‎دهید. از کنار آن چهره می‎گذرید، او برای همیشه ناشناس می‎ماند و شما هم احساس آرامش می‎کنید و هم سرزنش.

+ تصادف شبانه ـ پاتریک مودیانو


*

* ترانه‎ی بزرخ از مهدی ایوبی با صدای رضا یزدانی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی