باد خزانِ نکبتِ ایام ناگهان، بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد*
همهی ما از سر فرصتطلبی و ترس در تداوم یافتنِ این جنگ شریک و همدستیم. زیرا با بستنِ چمدانهایمان، با ادامهدادن به خریدمان، با کارکردن روی زمینمان، با تظاهرکردن به اینکه اتفاقی نیفتاده و با این فکر که این مشکلِ ما نیست، در واقع داریم به آن «دیگری»ها خیانت میکنیم. اما آنچه متوجهش نیستیم، این است که با چنین مرزبندیهایی داریم خودمان را هم گول میزنیم. با این کار در واقع خودمان را هم در معرض این خطر قرار میدهیم که در شرایطی متفاوت، تبدیل به آن «دیگری» شویم.
+ بالکان اکسپرس ـ اسلاونکا دراکولیچ
* سیف فرغانی
باز هم سکوت کردی
صدای سیلی سکوت از هر طعن و عتابی بلندتر و ناگوارتره.
کاش چیزی میگفتی