سطر هفتم

سطر هفتم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

All… me!

پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۰۱ ق.ظ


راس: هی ایمی.

ریچل: ایمی، راس رو یادته؟

ایمی: نه راستش. (رو به راس) ولی خیلی باحال‎تر از اون پخمه‎ای هستی که قبلا باهاش قرار می‎ذاشت.

راس: اون من بودم.

ایمی: نه. یه بابای عجیب و غریبی بود که تو دبیرستان بدجور از ریچ خوشش می‎اومد... نزدیکِ... مثلا از کلاس نهم.

راس: هنوزم منم.

ایمی: نه. دربارهی تو حرف نمیزنم. (رو به ریچل) داداشِ اون دوست چاقت بود که موهای مسخرهای داشت...

راس: خب ایمی، میخوام از هدر رفتنِ وقتت جلوگیری کنم. باشه؟ همه‎ش منم!


+

بعدانوشت: به بیتا...

من همهی قسمتهاش رو دوست داشتم. فلاشبک و غیر فلاشبک!

دعواها و آشتیهاشون... و از همه بیشتر رفاقتهاشون... جنس رفاقتهاشون...

و جنسِ دوستداشتنها و عاشقیهاشون... حتا اگر مثل دوست داشتنِ راس و ریچل، اینقدر با صبر و حوصله و حرصِ همه رو درآر باشه! اینقدر بکنند از هم و برن و همهی شانسها و آدمهای دیگه رو امتحان کنند و این‎قدر بی‎تفاوت باشند نسبت به بودنِ خودشون یا اون یکی با کس دیگه‎ای، و آخر از همه، باز هم برگردند به همون احساسی که از نوجوانی پا گرفته بود و در طول سال‎ها، شکل عوض کرد و... ولی ماند و از بین نرفت.

که ببینند با هیچکسِ دیگه‎ای نمیشه، اگرچه بارها از دیگری ناامید شدند، و از شکل و تداوم رابطه‎ی مشترکشون. از شدنش. از کار کردنش. اگرچه صبورانه، توی همهی این سالها، طرفِ مقابل رو با آدمهای مختلف و توی رابطههای مختلف دیدند. اگرچه امیدوارانه سعی کردند رابطه‎های دیگه‎ای شکل بدهند. اگرچه حتا، توی کلیسایی توی یک قارهی دیگه، نشستند و با ناامیدی، مراسمِ ازدواجِ اون یکی رو تماشا کردند به امیدِ نشدنش... اتفاق نیفتادنش... اگرچه سعی کردند منطقی باشند و دل بکنند از داشتنِ کسی که با همه‎ی وجود دلشون می‎خواست... اگرچه یک‎بار تا خودِ همسر بودن پیش رفتند و همون منطقِ کور باعث شد با وجودِ همه‎چیز از هم بگذرند... اگرچه پدر و مادرِ یک فرزند مشترک شدند، بدون با هم بودن... و باز دل بریدند... اگرچه...



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۰۲
لیلی

Friends

فرندز

نظرات (۳)

من انقدر اون قسمت های فلش بکشون که به قول ایمی پخمه ان دوست دارم!!!  
یا اون قسمت که پیش بینی کردن اگر سرنوشت متفاوتی داشتن هر کدوم چطور بود! 

ایشه به این همه کمبود امکانات اینجا!
پاسخ:
کمبود امکاناتِ اینجا! :))

بقیه‎ش رو اون بالا نوشتم برات! :)
لان حس می کنم خیانت کردم به فرندز!  * انقدر *منظورم یه کمی بیشتر بود:)) البته که هر سکانسش دوست داشتنی هست :)

آره. دوستیشون و همراه هم موندنشون تا تهش! حالا چه مدل فی بی و جویی هر از چندگاهی با کمک ها و راه حل های احمقانه و چه مثل مانیکا راه حل های رییس مابانه!(دلم نیومد از مانیکا یاد نشه با همه نچسب بودن هاش باید دنبال یه قسمت های دوست داشتنی اش هم بود مثل رقص خواهر و برادر تو اون برنامه که خیلی دوست داشتن:)) و...  )  راستی راس و ریچل چطور دوستی می کردن؟!


زوج منطقی و عاقل ما، چندلر از همون زمان که با مانیکا رسما هم خونه شد و استایلش عوض شد و تبدیل شد به مرد خانواده دوست عینکی از جذابیتش برام کم شد، تا قبل از اون و مخصوصا قسمت های دو نفرشون با جویی، فوتبال دستی شون و دو تایی فیلم نگاه کردنشون فوق العاده بودن برام! ساپورت های همیشگی چندلر از جویی و دستبند طلایی که جویی براش خرید و ... چه قدر میشه از این دو تا گفت! دو تایی با هم:))) 
راس و ریچل هم (یه عالمه قلب و اینها)
اینکه ریچل وقتی باردار بود(دقیق یادم نیست اما به دنیا اومده بود یا موقع بارداریش بود)، از راس خواست با اینکه ما با هم نیستیم اما تحمل ندارم که تو رو هم کنار کسی ببینم و راس قبول کرد که حامی شون باشه و این همه نفی زبونیشون به دوست داشتن هم و نگاه های از روی حسرتشون و و و...

و جدا یه دونه از  هر کدوم از اینها داشته باشی و خیالت راحت باشه از دوست...

همین الانش هم ذهنم خیلی پراکنده است و بعد از هر کدوم از اینها هی می پره به شاخه بعدی که این رو هم بگو!!

 ده فصل 24 قسمتی! 240 قسمت؟  هر کدوم 20 دقیقه که در مورد هر دقیقه اش میشه با هم حرف زد! کجا می تونیم بهتر از فرندز پیدا کنیم جدا؟

پاسخ:
هوم!

هی بنویس که منم هی دلم بخواد بنویسم. باشه!؟ :))

آره. واقعا وقت نوشتن هی ذهن آدم می‎پره به یکی دیگه، یه اتفاق دیگه، یه شخصیت دیگه...

بعضی سیزن‎ها 25 اپیزود بود. یکی‎شون 18 تا. و هر اپیزود 22 دقیقه بود. دو سه تا از اپیزودها هم چهل و خرده‎ای دقیقه.

بهتر از فرندز، از این مدل، نچ... نخواهیم داشت!
باورم نمیشه کامنتم با این حجم از کاراکتر ارسال شده باشه!  منتظر بودم ایراد بگیره و من نصف کنمش.
پاسخ:
می‎بینی چه امکاناتی داره این‎جا! :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی