ناگهان
جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۲۹ ب.ظ
چقدر زود
دیر میشود!...*
و بدیاش این است که همهچیز آنقدر پرشتاب میگذرد، که تو متوجه گذر از مرز هنوز «فرصتی هست» به «دیگر دیر شده» نمیشوی. به خودت میآیی و میبینی چقدر برای همهچیز دیر شده. فرصتها گذشتهاند و...
و این البته بد نیست... که هولناکست.
و چقدر میتوان این خطوط را در مورد اینجور «دیر شدن»ها ادامه داد... چقدر!
* قیصر امینپور
۹۵/۰۱/۲۷