.
ابعاد واقعی آسیبهایی که اختناق به تئاتر و سینما زده و خواهد زد، این فعالیتهایی که نقش و اهمیت ویژهای در برانگیختن جامعه دارند، چگونه میتوان بازشناخت؟ خلاء فزاینده در عرصهی علوم انسانی، تئوری و پژوهش در علوم اجتماعی، در درازمدت چه پیامدهایی خواهد داشت؟ چه کسی جرئت دارد پیامد قطع قهری روندهایی را که در درازمدت، به کسب شناخت در زمینهِی هستیشناسی، اخلاقی و تاریخی میانجامد محاسبه کند؛ شناختی که به دسترسی داشتن به منابع و تقابل آزادانهِی افکار در جریان تحقیق وابسته است؟ خلاصه، چه کسی میتواند عواقب عدم امکان گردش آزادانهِی اطلاعات، فکر، شناخت، ارزشها و هرگونه اعلام موضع علنی را بسنجد؟ پرسش کلی این است: این اختهکردنِ فرهنگ، فردا ملت را تا چه میزانی در ژرفای ناتوانی اخلاقی و روحی فرو خواهد برد؟ بیم آن دارم که این عواقبِ زیانبار اجتماعی، سالها بیش از منافع سیاسی مشخص کسانی که سببساز آن بودهاند دوام آورد. در این صورت، بار مسئولیت تاریخی کسانی که آیندهِی معنوی ملت را قربانی ماندن بر سر قدرت کردهاند، بس گران خواهد بود.
از نامهی سرگشادهی واسلا هاول به گوستاو هوساک دبیرکل حزب کمونیسم چکسلواکی (سال 1975)