سطر هفتم

سطر هفتم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

یادش گرامی

شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۱۲ ق.ظ

ابوالحسن نجفی، قبل از هر چیزی، خانوادهی تیبو را به یاد من می‎آورد. ترجمه‎ی بی‎نظیر خانواده‎ی تیبوی بی‎نظیرِ دوگار را.

بعد... چیزهای دیگری هم هست؛ شاید قبل از ترجمه‎های دیگرش، مصاحبه‎هایش باشند و «غلط ننویسیم»اش.

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۰۳
لیلی

نظرات (۳)

خدایش بیامرزد
سلام و سال نو مبارک
امیدوارم جای بخشش داشته باشه که کامنت من هیج ربطی به پست نداره...
فقط خواستم بگم و بدونی که چه اندازه حس خوب لابلای کلمات و سطرهای هفتمین سطرت هست... و من دریافتش میکنم...
دوس دارم بدونم که منشاء این حس خوب کجاست، توی نثر یا محتوا یا... هر چی که هست اونقدر خوبه که وسوسه میشم منم جایی شبیه هفتمین سطر داشته باشم و بتونم باهاش حس خوب هدیه کنم...
اما حیف که برای همین مخاطب بودن هم این چند وقته زمان کم میارم ...

پاسخ:
سلام سودای عزیز
سال نوی شما هم مبارک و پر از خوبی.

مرسی :)

چه خوب اگه بتونی بنویسی. به نظر من نوشتن کاری هست که حال همه رو خوب می‎کنه. و حسی هست که هر کسی به خودش بدهکاره. فارغ از این‎که بقیه دوستش داشته باشند یا نه.

امیدوارم به زودی یک فراغت خوب و آسوده پیدا کنی...
سلام 
فقط میخواستم بگم من همیشه وبلاگت رو دنبال میکنم و از قلمت خوشم میاد...
و اینکه من کتاب خانواده ی تیبو رو چون خعلی وقت پیش توصیه اش کرده بودید خوندم....واقعا شیفته اش شدم .....بسیار زیباست....
ازت ممنونم که این کتاب رو معرفی کرده بودی ...واقعا شاهکاره......ممنون از حسن سلیقه ات
پاسخ:
سلام
لطف دارین پری عزیز :)
(من نمی‎دونم کدوم پری هستید یا قبلا با هم حرف زدیم یا نه!)

خانواده‎ی تیبو :) اگه باهاش درگیری بشی، خیلی عالیه... مخصوصا کتابِ دو سه روز قبل از شروع جنگ جهانی که من عاشقشم.
 خواهش می‎کنم.
چه خوب که شما دوستش داشتین.
چون از اون کتاب‎هاست که دوست نداشتنشون راحت‎تره.


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی