هر چی که جادهست رو زمین، به سینهی من میرسه
پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۰ ق.ظ
یک نفر، که حتا احساس میکنم توی ساختمان ما هم نباشد، چون انگار صدا از خیابان رد میشود، در فضایی بیرون از ساختمان سکوتِ نیمهشب را که گاهی با صدای عبور اتومبیلی شکسته میشود، میشکند، سوغاتی هایده را گذاشته این وقت! دقیقا این وقت! همین زمانِ زیرِ پست. چقدر خوبه این ترانه و اجرا... چقدر همهچیز جفت و جور شدند تا ماندگارترین ترانهی هایده شکل بگیرد... و چه لذتی دارد شنیدنِ نامنتظر و غریبش اینجوری و این وقت شب. انگار یکی صدایش را بلند کرده برای شب بیدارهای این حوالی. و نه آنقدر بلند که خوابِ خفتهها را بشکند.
+ این ترانه
چهل ساله شده.
۹۵/۰۷/۲۹